فرانکلین در تاریکی (مجموعه فرانکلین)

معرفی کتاب فرانکلین در تاریکی (مجموعه فرانکلین) اثر پالت بروژوا

می دانم که می دانید بدترین جمله به کودکی که از چیزی می ترسد مثلا از تاریکی، این است که بگوییم: ” تاریکی که ترس ندارد!” در این جلد از مجموعه ی سی جلدی فرانکلین با عنوان فرانکلین در تاریکی داستان لاک پشت کوچولویی را می خوانیم که از تاریکی می ترسد. او فکر می کند هیولاها در لاک تاریکش پنهان شده اند و به همین دلیل دوست ندارد داخل لاکش برود و آن را دنبال خود می کشد.

فرانکلین برای اینکه این مساله را حل کند به سراغ دوستانش می رود تا ببیند آن ها می توانند کمکش کنند که نترسد یا نه.  فرانکلین اردکی را می‌بیند که از آب عمیق می‌ترسد و وقتی کسی او را نمی‌بیند از بازوبند شنا استفاده می‌کند. یک شیر می‌بیند که از صدای غرش می‌ترسد و وقتی کسی او را نمی‌بیند روی گوش‌هایش گوشی می‌گذارد. پرنده‌ای را می‌بیند که از بلندی می‌ترسد و وقتی کسی او را نمی‌بیند با چتر نجات پرواز می‌کند. یک خرس قطبی را می‌بیند که می‌ترسد از سرما یخ بزند و به همین خاطر وقتی کسی او را نمی‌بیند، لباس گرم می‌پوشد. پس فرانکلین برای اینکه نترسد چکار می تواند بکند؟

همیشه با خواندن کتاب های فرانکلین بیش از آنکه این داستان را برای کودکان مفید بدانم آن را برای والدین مفید دانسته ام چرا که این مجموعه داستان حاوی لایه های پنهانی زیادیست که نه تنها کودکان را با مهارت های زندگی در قالب داستان آشنا می کند بلکه پیام های خیلی عمیقی برای والدین در مورد چگونه رفتار کردن با کودکان دارد.

انتخاب یک لاک پشت به عنوان شخصیت  اصلی و محوری این داستان نشان دهنده ی حرکت آرام و مستمر والدین در کنار کودک در مسیر رشد است. نوع بازگویی مفاهیم در داستان کاملا غیر مستقیم است و نتیجه گیری نهایی کاملا در متن داستان نهفته است و از دادن پیام های نصیحت آمیز به کودکان خودداری می کند.

تصویرگری این مجموعه هم بی نظیر است. آنقدر جزییات زیبا در دل هر تصویر کتاب نهفته است که کودکان را مشتاق به همراهی با این لاک پشت کوچک و خواندن داستان های او می کند.